چهارشنبه ۲۱ خرداد ۹۳ ۱۳:۵۸ ۵۷۱ بازديد
برسنگ قبرم بنويسيد خسته بود
اهل زمين نبود نمازش شكسته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد شيشه بود تنها از اين نظر كه سراپا شكسته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد پاك بود چشمان او كه دائماً از اشك شسته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد اين درخت عمري براي هر تبر و تيشه دسته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد كل عمر پشت دري كه باز نمي شد نشسته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد تنها ترين تنها منم...